به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در مسجد امیر(ع) تهران، با بیان اینکه از آیات قرآن، روایات، دعاها زیارتها کاملاً استفاده میشود که مجموعه عالم هستی و همه موجوداتی که در عرصه عالم هستی قرار داده شدند، جلوه رحمت خداوند هستند، به روایتی اشاره و اظهار کرد: این روایت مشتمل بر نکات بسیار مهمی است. راوی روایت وجود مبارک و پاک حضرت موسی بن جعفر(ع) که خود امام معصوم و غرق در طهارت همه جانبه عقلی و قلبی و روحی است، امام میفرماید: «در محضر پدرم حضرت صادق(ع) بودم که ابوحنیفه (اولین پیشوای فقهی مکتب خلفا) به زیارت امام ششم آمد، پدرم از ابوحنیفه پرسید که در تمام سی جزء قرآن، «ما سورة اوله التحمید وسطه الاخلاص و آخره الدعاء؟» چه سورهای است که ابتدای سوره حمد و ستایش الهی است، وسط سوره مسأله بسیار با عظمت اخلاص است و آخر سوره مبارکه هم دعاست؟
استاد اخلاق حوزه علمیه ادامه داد: موسی بن جعفر(ع) میفرماید: ابوحنیفه «فبقی متحیراً» پریشان و در سرگردانی ماند. سپس پدرم به او گفت «سورة اولها التحمید، وسطها الاخلاص، آخره الدعاء سورة الحمد» اولین سوره ثبت شده در قرآن، سوره حمد (ام الکتاب) چنین اول و وسط و آخری دارد.
امام دنیای آرامش است و پریشانی ندارد
وی خاطرنشان کرد: امام دنیای آرامش است و پریشانی ندارد، امام دنیای اطمینان است و سرگردانی ندارد، اما حضرتعالی که در برابر سؤال امام صادق(ع) سرگردان ماندی، پریشان شدی و بعد به روایت موسی بن جعفر به امام صادق گفتی: «ما ادری» نمیدانم. پس از مقام امامت برو کنار، برو در صف مأمومین، مردانگی کن به مردم بگو من ناقل مطالب هستم، نگو امام هستم، امامت را به خودت نبند.
اهل ذکر حق ندارند مردم را به پیروی از خود دعوت کنند
مؤلف کتاب ارزشمند «شرح دعای کمیل» به تفاوت امام و مأموم اشاره و اظهار کرد: شخصی که میگوید «نمیدانم»، همین نمیدانم کافی است که پیشوا و امام نباشد، مأموم باشد. وقتی برای من مسلم شد که یک کسی مأموم است و امام نیست، نباید دنبال او بروم و پیرو او باشم چون قیامت عذری نخواهم داشت. قرآن مجید میفرماید: سؤالات، پرسشها و نیازهای فکری خود را از اهل ذکر بپرسید. حال که هیچکدام امام نیستید و مأموم هستید، نباید مردم را دعوت کنید از شما پیروی کنند، پیروی از شما واجب نیست، باید به مردم بگویید ما این مقدار علم تحصیل کردیم؛ علم قرآن، علم فقه، علم مسأله، علم دین، علم حلال و حرام و مسئولیت داریم چیزی را که بلد هستیم به شما بگوییم اما ما امام شما نیستیم، برای ما دم و دستگاه درست نکنید، ما پیشوایی نداریم، ما مأموم هستیم.
وی افزود: ائمه ما جلوی فکر شیعه را گرفتند که کنار امام معصوم کسی را بهعنوان امام واجبالاطاعه علم نکنند. درباره راویان بزرگوار باتقوا و آگاه فقط به جامعه شیعه دستور دادند که آنچه را افراد مورد اعتماد ما از ما برای شما نقل میکنند بهعنوان بخشی از دین قبول کنید؛ اما نه اینکه زرارة بن اعین امام است. مأموم، دانا به بخشی از مسائل اسلامی است. محمد بن مسلم، فضل بن شاذان، عبدالله بن ابییعفور، یونس بن عبدالرحمان، این چهرههای با عظمت که فقیه بودند، ناقل و واسطه هستند.
استاد اخلاق حوزه علمیه به تفاوت امامت عام و امامت خاص اشاره و تصریح کرد: امامت به معنی خاص و امامت به معنی عام تفاوت دارد. یک عالمی را جلو قرار میدهند، مردم هم او را عادل میدانند و اقتدا میکنند، در عرف شیعه معروف شده به امام جماعت یعنی شخصی که جلوتر میایستد. «امام» در این لغت یعنی شخصی که پیشتر از دیگران میایستد، امام جمعه یعنی شخصی که در نماز جمعه صلاحیت دارد، عدالت و تقوا دارد جلو میایستد و بقیه به او اقتدا میکنند، معنی دیگری ندارد. امام واجبالاطاعه یعنی امام منصوب از جانب خدا با ابلاغ پیغمبر.
استاد انصاریان در بخش دیگری از سخنان خود نسبت به شکر خدا در برابر نعمتها تأکید کرد و گفت: زمانیکه سر سفره افطار مینشینم به آنچه در سفره قرار دارد توجه داشته باشم، نعمت الله است، هیچچیز را خودم نساختم، پس در مقابل هیچ نعمتی مغرور نشو. سینهات را سپر نکن چون کنار این سفره تمام وجود تو یک گداست و پروردگار عالم آنقدر مهربان است که گدا را گرسنه، تشنه، بیلباس، بیزن و بچه، بیخانه و مرکب نمیگذارد.
نعمت های خداوند متصل به انسانها نیستند
مبلغ عرصه بین الملل افزود: نعمتی را که خداوند عنایت میکند با هیچ نوع سریش و چسبی به آدم نمیچسباند، اگر اراده کند با یک طوفان، با یک آتشسوزی، با یک زلزله، با یک بیماری که مرگ در آن نباشد ولی خرج درمانش خیلی گران باشد همه چیز انسان را یک شبه، یک ماهه و دوماهه میگیرد. در حقیقت خداوند نعمت را به ما داده تا با این نعمت کار کنیم و قیامت هشت در بهشت را به روی ما باز کند. اگر اشتباه کار کنیم قیامت هفت در جهنم را باز میکنند.
وی با بیان اینکه یک زیبا در تمام جهان وجود دارد که آن هم خداست و همه عبادات ویژه اوست، تصریح کرد: شکر غیر از حمد است. حمد یعنی ستایش گفتن، تعریف کردن، برای کسی که خودش و کارش جمیل است، «ان الله جمیل». زیبایی خدا بینهایت و شایسته ستایش و تعریف است. قرآن کریم میفرماید: «وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا» (آلعمران، 191) در کل آسمانها و زمین اندیشه میکنند میگویند همه آسمانها و زمین زیباست یک گوشهاش باطل، نازیبایی و ناحق ندارد. شبانهروز ده بار با خواست و دستور و لطف خودت رو به قبله میایستم میگویم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين» همه ستایشها ویژه پروردگار جهانیان است. همه زیباییها تو هستی، همه زیباییها هم کار توست، هر کار خوبی در عالم است جلوه زیبایی کار توست، هیچکس نمیتواند به زیباییاش و به کار زیبایش بنازد.
سورهای بینظیر در قرآن کریم
استاد انصاریان در ادامه سخنان خود به مضمون سوره اخلاص قرآن کریم اشاره و اظهار کرد: سورهای که اولش حمد است «ام الکتاب» است، وسط سوره «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِين» است. ایاک بر نعبد پیش افتاده پس معنی حصر میدهد، معنی این است که من اگر عبادت و پرستش میکنم فقط و فقط تو را میپرستم، دنبال پرستش پول، صندلی، هوا و شهوت نیستم، یک نفر را میپرستم و در پرستیدن تو هم هیچ نظری به احدی ندارم که پرستش من را ببیند یا نبیند، تعریف کند، تکذیب کند، خوب بگوید، بد بگوید، این «اخلاص» است.
مؤلف کتاب ارزشمند «تفسیر حکیم» ادامه داد: «ایاک نعبد» یعنی خدایا اکنون که نماز ظهرم را میخوانم باطنم را نگاه کن، هیچ معبودی غیر از تو در باطن من جلوه ندارد، من نه بتپرست هستم، نه پولپرست هستم، نه مقامپرست هستم، نه شهوتپرست هستم، نه علمپرست هستم، نه تمدنپرست هستم، نه تجددپرست هستم، یک پرستش و یک معبود دارم و آن هم تو هستی. سفارش شده به اینجای نماز که میرسید دروغ نگویید، با زبان بگویید «ایاک نعبد و ایاک نستعین» و با هزار بت هم سروکار داشته باشید. وقتی صدایتان بلند میشود پروردگار بگوید: دروغ میگویی، تو نماز میخوانی یا آمدی پیشگاه من دروغ بگویی. پول آنقدر به جانت بسته است که دستورات من را راجع به پول عمل نمیکنی، نه اهل زکات هستی، نه اهل انفاق هستی، نه اهل خمس هستی، نه اهل کمک به کار خیر هستی، معلوم است که تو پولپرست هستی. حال میآیی نماز هم میخوانی«ایاک نعبد» من فقط تو را میپرستم، من هم به تو میگویم: دروغ میگویی، این دیگر نماز نشد این دروغ شد.
استاد انصاریان در مورد آخر سوره حمد و رحمانیت خداوند گفت: آخر سوره حمد دعاست، «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيم، صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّين» این بهترین دعاست. رحمت در این سوره تاج این سوره است. بدون این تاج، سوره یا به وجود نمیآمد یا زیبایی نمیگرفت. تاج این سوره، نورافکن این سوره، برق این سوره «بسم الله الرحمن الرحیم» است. اگر عنایت الله نبود، اگر رحمانیت الله نبود، اگر رحیمیت حضرت حق نبود یک کلمه این سوره به وجود نمیآمد.
انتهای پیام 313/17
نظر شما